Perdic | قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	open ice U	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	guards U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	guard U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	guarding U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	ping pong court U	محوطه بازی پینگ پنگ
	noncontiguous facility U	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	face off U	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
	playing the man U	بازی با حریف
	sparring partner U	حریف مشت بازی
	outplay U	بازی بهتر از حریف
	man up U	بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
	distances U	مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
	distance U	مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
	wrong-foot	باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
	stroke hole U	بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
	safety U	بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
	squash tennis U	بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
	taxiway U	محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
	open storage U	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
	away U	بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
	underhook U	گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	head and arm U	هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
	gain ground U	ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
	loop U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	looped U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	loops U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	machinery space U	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
	classification yard U	محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
	croquet U	بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	side sweep and over under U	گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
	All is not gold that glitters. <proverb> U	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
	winchester disk U	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
	step frame U	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	transparently U	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
	transparent U	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
	leaving files open U	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
	his parentage isunknown U	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	it is past all hope U	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	spaces U	محوطه
	haw U	محوطه
	precinct U	محوطه
	ward U	محوطه
	wards U	محوطه
	space U	محوطه
	hawed U	محوطه
	garth U	محوطه
	precincts U	محوطه
	areas U	محوطه
	area U	محوطه
	enclosures U	محوطه
	enclosure U	محوطه
	haws U	محوطه
	hawing U	محوطه
	compound U	: محوطه
	ground U	محوطه
	compound U	محوطه
	compounded U	: محوطه
	compounds U	محوطه
	compounded U	محوطه
	compounds U	: محوطه
	zones U	محوطه
	zone U	محوطه
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	closes U	چهاردیواری محوطه
	lawn U	محوطه چمن
	ambit U	وسعت محوطه
	area of probability U	محوطه احتمالات
	runout U	محوطه دویدن
	lawns U	محوطه چمن
	out port U	بندرخارج از محوطه
	farmyards U	محوطه مزرعه
	lot U	قرعه محوطه
	penalty areas U	محوطه پنالتی
	penalty area U	محوطه پنالتی
	close U	چهاردیواری محوطه
	stockyard U	محوطه دامداری
	closer U	چهاردیواری محوطه
	closest U	چهاردیواری محوطه
	farmyard U	محوطه مزرعه
	yard U	محوطه یا میدان
	enceinte U	محوطه قلعه
	trap U	محوطه کوچک
	dock yard U	محوطه لنگرگاه
	embarkation area U	محوطه بارگیری
	yards U	محوطه یا میدان
	buffer distance U	محوطه امنیت
	run way U	محوطه فرود
	cubby U	محوطه مکعب
	yards U	حیاط محوطه
	chill space U	محوطه سردخانه
	cincture U	حلقه محوطه
	clear way U	محوطه صعود
	dock yard U	محوطه بارانداز
	yard U	حیاط محوطه
	yard man U	متصدی محوطه
	freeze space U	محوطه سردخانه
	god's acre U	محوطه کلیسا
	apron U	محوطه بارگیری
	courtyard U	محوطه محصور
	run U	ترتیب محوطه
	runs U	ترتیب محوطه
	aprons U	محوطه بارگیری
	area of visibility U	محوطه دید
	Inc U	مخفف محوطه
	environment architecture U	معماری محوطه
	goal crease U	محوطه دروازه
	fabrique U	[ساختمانی در محوطه باغ]
	cubbyhole U	محوطه کوچک ومحصور
	site U	محل محوطه کار
	landscape architecture U	معماری محوطه سازی
	sites U	محل محوطه کار
	sited U	محل محوطه کار
	holding ground U	محوطه نگهدارنده لنگر
	plainest U	میدان یا محوطه جنگ
	run way U	محوطه دویدن هواپیما
	impark U	در محوطه نگاه داشتن
	plainer U	میدان یا محوطه جنگ
	plain U	میدان یا محوطه جنگ
	plains U	میدان یا محوطه جنگ
	outdoor lighting fixtures U	چراغهای روشنائی محوطه
	side lines U	محوطه بیرون از خط کناری
	loculus U	محوطه یاحفره کوچک
	backcourt U	محوطه پشت یک سوم
	magazine space U	محوطه زاغه مهمات
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	back judge U	داور در محوطه دفاعی
	area of uncertainity U	محوطه عدم امنیت
	quarterdecks U	محوطه تشریفات ناو
	quarterdeck U	محوطه تشریفات ناو
	ward U	حیاط محوطه زندان
	chill space U	محوطه سرد انبار
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	wards U	حیاط محوطه زندان
	parking U	محوطه پارک کردن
	partite U	قسمتی
	triplex U	سه قسمتی
	triploidy U	سه قسمتی
	portions U	قسمتی
	portion U	قسمتی
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	gullies U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	gully U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	gulleys U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	tank farm U	محوطه مخازن نفت وغیره
	nett U	محوطه تمرین محصوربا تور
	nets U	محوطه تمرین محصوربا تور
	net U	محوطه تمرین محصوربا تور
	pickup field U	محوطه سوار شدن درهواپیما
	batter's box U	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
	arresting sheave span U	محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
	clearance inwards U	ورود کشتی به محوطه گمرک
	arresting system runout U	محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
	broken field U	محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
	loculus U	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
	outer fix U	محوطه توقف خارجی هواپیما
	back room U	محوطه بین خط پایانی ودیوار
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	border break U	ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
	outland U	زمینهای خارج از محوطه ملک
	departure end U	انتهای محوطه دویدن هواپیما
	base hit U	ضربه به داخل محوطه باامتیاز
	legs U	قسمتی از مسابقه
	another guess U	قسمتی دیگر
	sector U	قسمتی ازجبهه
	esprit de corps U	روحیه قسمتی
	leg U	قسمتی از مسابقه
	split second U	قسمتی از ثانیه
	esprit U	حمیت قسمتی
	tripartition U	سه قسمتی کردن
	esprit de corps U	حمیت قسمتی
	flattest U	قسمتی از یک عمارت
	haxamerous U	شش بخشی شش قسمتی
	double cloister U	راهرو دو قسمتی
	pate U	سر یا قسمتی از سرانسان
	spirit de corps U	حمیت قسمتی
	spiriting U	حمیت قسمتی
	flat U	قسمتی از یک عمارت